نقد قهوه تلخ قسمت اول(1) راهبرد اصلی قهوه تلخ بکدام سوی؟
تاریخ : دو شنبه 30 خرداد 1390
نویسنده : Oda Pardeks

کار طنز از همان ابتدای تولید خود در ایران چه قبل از انقلاب چه بعد از انقلاب رویکرد مطلوب مدد نظر توده های مردم را نداشت دلیل اصلی آن هم مبنی قرار دادن اصول و قواعد بر گرفته از کار و فرهنگ غربیست تا به حال هیچ کار طنزی مبنی بر دکترین به هم نخندیم با هم بخندیم ساخته نشده است در تمام سریال های طنز فرهنگ رسوم زبان اقشار ضعیف جامعه و در برخی موارد اعقایدمان ارزشهای اسلامی مان مورد هجوم قرار گرفته است تا به هر قیمتی مردم را مثلاً شاد کنند. البته این موضوع شاد بودن فرحناک بودن در فلسفه اسلامی با آن مفهومی که امروزه در تمام دنیا رایج است متفاوت است برای اینکه این تفاوت را لمس کنید به طور مثال در فرهنگ اسلامی جوانی که از قید و بند دنیا رها می شود و با اطمینان کامل و قلبی مطمئن به سوی شهادت می رود این اوج فرح و شادی اوست که نشات گرفته از آرامش درونی ای که مبتنی بر تذکیه است که محصولش آرامش قلب اوست می دهد (البته قلب قرآنی با قلب جسمی ما متفاوت است خدا مترجمان این حوزه را هم لعنت کند) فرهنگ اسلام خدا را محور و سرچشمه قرار می دهد و همه چیز را از او  می گیرد و برعکس در فرهنگ رایج در جهان امروزی چون انسان محور است سرچشمه شادی از درون همین دنیای مادی گرفته می شود این بحث وقت بیشتری را می طلبد که در این نوشته ما مدد نظر نداریم به آن بپردازیم فقط در همین حد که بدانیم مسیر حرکتمان کدام سو است عرض کردم. مهران مدیری یکی از بهترین تهیه کننده گان کار طنز در ایران است به هر حال موج انقلاب اسلامی امام تمام حوزه ها را گرفت و حوزه هنر و هنرمند هم خارج از این نیست هر چقدر هم که بخواهید بر این موضوع که هنر پاک است هنرمند باارزش است و آن را وارد بازی های سیاسی نکنید تاکید کنید امروز بر خلاف همه ی نظرات  هنرمندان داخلی خصوصاً سینما از بسیاری از سالهای پیش هنر توسط  فرهنگ اومانیسم و هدونیسم از حالت هنری بیرون آمده شده و به ورطه ی صنعتی افتاده امروز سینما می تواند تمدن بسازد و تمدن بسوزاند. سعی می کنم مطلبم را کم کنم و به شخص مدیری بپردازم مقدمه نمی گذارد!

این روزها در و دیوار شهرمان پر از تبلیغات سریال قهوه تلخ شده است بعد از انتخابات قهوه تلخ به خاطر عدم توافق مالی با مسئولین صدا و سیما در رسانه ملی پخش نشد که خیلی ها این را جنگ میان مدیری و ضرغامی تلقی کردند که وزارت ارشاد اجازه اکران نمی دهد که اگر قرار بود این کار انجام شود دلیلی ندارد این سریال با این حجم از تبلیغات در شبکه های خانگی به فروش برود خیلی از این سایت های به اصطلاح جنبش سبزکی احمقانه و عوامانه غیبت مدیری در دیدار با رهبر معظم انقلاب را دلیل بر مخالفت و ایستادگی او در مقابل نظام قلمداد کردند به طور کلی مدیری از این دو حالت که خارج نیست 1-اگر مدیری واقعاً به قول شما حضور نیافت تا ثابت کند مدافع جریان شماست چرا سالهای سال برای این انقلاب جنگیده است؟ چرا در جلسه مهمانی شبانه با حضور دکتر احمدی نژاد حضور پیدا کرد و هدیه ی ویژه ای را به جناب رئیس جمهور تقدیم کرد!! و در همان شب یک نسخه از قهوه تلخ را هم به وی و رئیس دفترشان هدیه داد!! پس این حرف شما بسیار گزاف است.2-برفرض که حرف شما درست و مدیری مدافع این جریان شده مدیری فقط یک کارگردان ساده طنز است و این را او بهتر از شما درک کرده! بزرگتر از او را ملت ما به راحتی طرد کرده اند امروز این یک واقعیت است که وقتی مشایی صحبت از مکتب ایرانی می کند سینه چاکهای احمدی نژاد او را به باد شدیدترین انتقادها می گیرند و در خیلی موارد از او اعلام برائت می کنند! چه برسد به مدیری! مدیری  می داند که هر گونه اظهار نظر ضد ارزشی و انقلابی موجب می شود که بلایی که برسر شجریان و افتخاری افتاد بر سر او هم بیوفتد! نمی شود که شجریان به امام فحاشی کند که حتی موسوی و کروبی که رهبران این جنبش هستند از امام با احترام یاد کنند! و مردم دوباره او را قبول داشته باشند. نکته جالب در ابتدای سریال قهوه تلخ سخنان مدیری در مورد عدم کپی کردن آن است در اینکه این عمل ناشایست است شکی نیست اما اصرار مدیری بر اینکه اگر برادرتان هم خواست ندهید و بگویید برو از بقالی بخر عجیب است! فکر می کنم اگر بر هر ایرانی هم یک نسخه از این سریال فروخته شود باز هم شکم مدیری را پر نمی کند که اینقدر نگران سود کردن در این کار است!

به طور کلی مدیری بر خلاف چهره ساکت و گوشه نشین خود شخصی بسیار سیاسی است این را محصولات فکری او اذعان می کنند موارد بسیاری را می توان مثال زد که شخص ایشان چه میزان از اوضاع سیاسی کشور باخبرند که در فلان طنز به فلان نکته ریز سیاسی اشاره می کند مثال عینی این هم در سریال جدید وی یعنی قهوه تلخ دیده می شود که از دو دیدگاه قابل تحلیل و نقد است که به تدریج  پخش شدن این سریال یکی از این دو دیدگاه بر دیگری پیروز خواهد شد امیدوارم که دیدگاه اول مدد نظر قهوه تلخ باشد حقیر فقط در مورد قسمت اول آن می نویسم

1-دیدگاه اول: تاکید تشویق مکرر سریال در ابتدا به تاریخ ایران و نظام های دست نشانده و استبدادی استعماری حکومتی ایران که از این جهت خوب است که مردم امروز بدانند که چه کسانی بر این کشور چه خیانت های بزرگی را کرده اند چه کسانی آغوش خود را به روی غارتگران ملت و کشور بازکرده اند. دوباره در بخش دیگری از سریال تاکید استاد تاریخ به دانشجویان که ما باید تاریخ را نه برای دانستن بخوانیم بلکه بخوانیم و آن را چراغ راه خود قرار دهیم این موارد نشان از سمت و سوی حمایتی سریال است. به طور کلی در قسمت اول به فراماسونی و دست های پنهان در مخفی نگه داشتن حقایق تاریخی ایران تاکید شده است در بخشی به سفید بودن آن کتاب یا هشدار آن استاد بزرگ تاریخ به آن دختر که تو حیف هستی!! و بهتر است موضوع پایان نامه را عوض کنی یعنی استاد هشدار می دهد که این قسمت تاریک تاریخ ایران را جست و جو نکن زیرا برایت گران تمام می شود در ادامه تاکید بر اینکه فراماسونها تاریخ نگاران را تهدید می کردند که آنطور که آنها می خواهد بنویسند این رویکرد قسمت اول بود که حدس می زنم مدیری بیشتر قصد دارد فراماسونی را به تصویر بکشد. خوردن قهوه تلخ به این معنی که ما نباید دوباره قهوه تلخ بخوریم به دوران استعماری استبدادی ظلم و ستم زور عیش و نوش و خوش گذاری برگردیم برای مخاطب بازگشت به آن دوران بسیار چندش آور قلمداد می شود

2-دیدگاه دوم:فردی که استاد تاریخ است بر اثر مشکلات مالی می خواهد به شهرستان برود و از تمامی مردم و مسئولین نظام خسته شده است و احساس می کند که دوباره همه چیز تکرار شده است و مدیری خواسته طوری القا کند که انقلاب خمینی همان حکم قهوه تلخ را دارد که ما خوردیم و دوباره به همان زمان شاهنشاهی برگشتیم و همان ظلم و زورگویی را دوباره این بار به دست خودمان تشکیل دادیم.

کنج سیاست: دوباره جنگ دانشگاه آزاد شروع شد اینبار بی پرده تر از قبل تا جایی که لاریجانی سخنان هاشمی را عوامانه خطاب می کند!!جهت اطلاع دوستانی که فریاد می زنند وای برما قیمت دلار نزدیک 300تومان بالا رفت عرض کنم که وقتی اقتصاد کشور از دلار می خواهد بیرون برود دلار بشود 2000تومان مهم نیست دوماً دلار بیشتر مربوط به کالاهای اروپایی و آمریکایی است که یک مشت دلال وارد می کنند و با قیمت و سود های بالا به مردم می دهند وقتی قدرت خرید مردم از کالاهایی که با دلار وارد کشور شده و طبیعتاً گران هم شده کم شود به سمت کالاهای تولید داخل و کشورهای دیگر روی می آورند و این به سود کشور است که در بیشتر موارد مردم دست به تولید کالا شبیه به آمریکایی اروپایی می زند و این بازهم به سود چرخه کشور است. این تحریمهای واقعاً هیچ تاثیری نخواهد داشت دلیل علمی هم دارد اینکه وقتی کشورهای شرقی در بازارهای غربی نمی توانند در مقابل کالاهای غربی رقابت کنند روی به کشور های می آورند که این کالاها وجود ندارد با این حال بسیاری از کشورهای غربی تحریم کننده مثل آلمان با آن اقتصاد در حال فروپاشی خود بیش از 28 میلیاردلار با ایران مراودات کالایی دارد که اگر این مقدار پول قطع شود معادل بیش از یک و نیم میلیون بیکار روی دستش خواهد ماند که بیشتر کشورهای غربی دیگر هم اینچنین اوضاعی را دارند.




|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
موضوعات مرتبط: , ,
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








آخرین مطالب

/
به وبلاگ من خوش آمدید